ب) ایثار در روایات

از ايـثـار در روايـات بـه عـنـوان (خوى و خصلت ابرار و برگزيدگان الهى، نيكوترين احسان و اعلى مراتب ايمان) نام برده شده است، یکی از میادینی که ایثار در اوج خود جلوه پیدا می کند، میدان جهاد در راه خدا است. ایثارگرانی كه براى دريدن تارهاى شرك، زدودن زنگارهاى كفر، برپا داشتن كلمه توحيد و پاسدارى از اسلام و قرآن، و يا به جهت سر كوبى ستم گران و متجاوزين و نجات از قيد اسارت مى جنگند، عمل كنندگان به سخت ترين فرمان پروردگار هستند.

پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله فرموده: "افضل الاعمال احمزها[1]؛ بهترين عمل دشوارترين آن مى باشد."

و اميرالمؤمنين علی عليه السلام مى فرمايد: "افضل الاعمال ما اكرهت نفسك عليه[2]؛ برترين اعمال آن است كه در عين عدم تمايل، خويشتن را بر انجام آن وادار كنى."

لذا يكى از راه هاى تقرب به پروردگار، مبارزه در راه خدا و ((جهاد فى سبيل الله)) است، نیز على عليه السلام در بیانی دیگر مى فرمايد: "ان افضل ما توسل به المتوسلين الى الله (سبحانه و تعالى) الايمان به برسوله و الجهاد فى سبيله[3]؛ برترين وسيله اى كه متوسلان مى توانند با آن به سوى خداوند تقرب جويند: ايمان به او پيامبر او است و همچنين جهاد در راه او."

يعنى بهترين وسيله و راهى كه مى تواند انسان دلباخته به مقام قرب ((الله)) را به او نزديك نمايد. پس از ايمان به پروردگار، و بعد از تمسك و توسل به رسول خدا صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليه السلام ایثارگری (جهاد و مبارزه در راه خدا) مى باشد.

مجاهد و پيكارگرى كه با جهاد و از خود گذرى خود، سعى و تلاش مى كند دستورات الهى را پياده كند، يا از آن پاسدارى نمايد، و در اين راه از همه چيز و همه كس صرف نظر مى كند، و تمام همش انجام مسووليت شرعى اش است، بدون ترديد پيشگاه بارى تعالى مقام و منزلت عالى دارد.

و در خطبه ای ديگر مى فرمايد: "ايها الناس .... استعدو للمسير الى عدو، فى جهاده القربه الى الله و درك الوسيله عنده[4]؛ اى مردم! براى رويارويى با دشمن آماده شويد، چه جهاد با آنها راهى است براى نزديكى به پروردگار و منزلت يافتن در نزد وى."

اميرمؤمنان علی (ع) در روایتی دیگر، در فضیلت ایثار می فرماید: "اَلاْيثارُ سَجِيَّةُ الاَْبْرارِ وَ شيمَةُ الاَْخْيار؛[5] ايثار خوى نيكوكاران و شيوه نيكان است." در جاى ديگر فرمود: "اَلاْيثارُ اَحْسَنُ الاِْحْسانِ وَ اَعْلى مَراتِبِ الاْ يمانِ؛[6] ايثار نيكوترين احسان و بالاترين مراتب ايمان است."

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در ارزش و منزلت ایثار و ایثارگران مى فرمايد: "اخبرنى جبرئيل بامر قرت به عينى و فرح به قلبى ، قال : يا محمد من غزى من امتك فى سبيل الله فاصابه قطره من السما اوصداع ، كتب الله له شهاده يوم القيامه[7]؛ به من خبر داد ((جبرئيل)) به امرى كه چشمم روشن و دلم شاد شد، كه اى محمد! هر كس از امت تو در راه خدا جهاد كند، و در اين مبارزه و پيكارتنها قطره آبى از آسمان بر او اصابت كند، يا سر درد شود، خداوند متعال در روز رستاخيز مقام شهيد نصيب او مى گرداند."

اينكه به خاطر برخورد قطره آبى و يا مبتلا شدن به درد سر، به جهاد گران ((فى سبيل الله)) مقام شهيد اعطا مى شود، پيدا است كه مقام ایثارگران (جانبازان و معلولين) ميدان رزم و يا به خون خفتگان معركه جهاد، چه اندازه عالى است.

ایثار واقعی ارتباط تنگاتنگی با مفهوم شهادت دارد و در حقیقت باید گفت این دو مفهوم از یکدیگر تفکیک ناپذیرند. آنجا که انسان مکتبی و دین مدار، خون پاكش را در راه پاسدارى از اسلام و ارزش هاى متعالی آن، تقدیم می کند، به بالاترين درجه ايثار رسـيـده و مـحـبـوب تـريـن مـقـام را نـزد خـدایش دارد؛ چـنـان كـه رسول خدا(ص) درباره ارزش خون پاك شهيدان راه خدا مى فرمايد: "ما مِنْ قَطْرَةٍ اَحَبُّ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ قَطْرَةِ دَمٍ فى سَبيلِ اللّهِ؛[8] هيچ قطره اى در پيشگاه خداوند، محبوب تر از قطره خونى كه در راه خدا ريخته مى شود نيست."[9]

بعنوان نمونه ای از جلوه های ایثار، مرحوم علامه مجلسى، در بحار الانوار، نقل مى‏كند، كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هنگامى كه از خانه‏اش (در مكّه) خارج مى‏شد، بچه‏هاى مشركان، او را با سنگ هدف قرار مى‏دادند تا آنجا كه بدن او را مجروح مى‏ساختند و على عليه السّلام که ذوب در شخصیت نبی اکرم (ص) بود با روح فداکاری و ایثارگری اش، به عنوان دفاع از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به آنها حمله مى‏كرد و آنها را فراری مى داد.[10]


تحقيق: صديق قوچاني، استفاده با ذكر منبع جائز است.

[1] نهج البلاغه ذيل حكمت 241 - فيض الاسلامى ، ص 1196.

[2] همان، ذيل حكمت 241 - فيض الاسلامى ، ص 1196.

[3]  همان، خطبه 109، فيض الاسلامی ، ص 338.

[4] مستدرك نهج البلاغه ، ص 63.

[5] شرح غررالحكم، ج2، ص 164.

[6] همان، ص 31.

[7] وسائل الشيعه، ج 11، ص 26.

[8] وسائل الشيعه، ج 11، ص 8.

[9] برای مطالعه بیشتر ر.ک: جنگ و جهاد در نهج البلاغه، حسین شفائی، دفتر انتشارات اسلامی.

[10] بحارالانوار، ج 41، ص 62.