دوستان، یادمان نرود شهدا را

پیرمرد عارف ادوات ل.5. نصر خراسان، همیشه یک پرچم و یک قرآن در دست داشت. به تمامی قرارگاه ها و گردان ها و به تک تک چادرها و نیروها سرکشی می کرد. با حرفها و لهجۀ شیرین قوچانی اش به همه روحیه می داد. پای صحبت و درد دل بچه های جبهه می نشست.

از حرفهای زیبا و ماندگارش این بود که سعی کنید در همه لحظات و در تمامی کارها اخلاص داشته باشید؛ بسیجی باید با نماز شب زندگی کند، با قرآن مأنوس باشید و خصوصاً شبها سوره واقعه را حتماً بخوانید.

آنقدر در ایمان محکم و استوار بود و بر اعتقادش پافشاری کرد تا مزد سعی و تلاشش را گرفت، بدرستیکه خداوند اجر نیکوکاران را ضایع نمی کند؛ « انّ الله لا یضیع اجر المحسنین»...

بچه های جنگ او را حبیب بن مظاهر لشگر می شناختند، و حقیقتاً به حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه تأسی جسته بود.

او شهید باقریان پیر غلام حضرت روح الله بود...