از ایثار تا شهادت
دوستان عاشق... امروز می خواهم از شهیدی برایتان بنویسم که عشقش را به حضرت دوست با ایثار و از خودگذشتگی جانانه اش به نهایت خود رساند.
شهیدی که افتخار می کنم به برادری اش و دلبستگی به راه صدق و راستی اش و عشق به ادامۀ راهش تا رسیدن به آنچه که او بدان واصل شد ...
طلبه و پزشکیار شهید محمد جواد فهیمی، شهیدی از تبار هابیلیان شهر علم و ایثار، قوچان بود.
در عملیات خیبر مسئولیت یک گروه از پزشکیاران را بر عهده داشت، به علت شدت فشار دشمن و بالا رفتن میزان تلفات، فرمانده دستور عقب نشینی می دهد اما این شهید همچنان به درمان مجروحان و هماهنگی برای اعزام آنها به پشت خط ادامه می دهد و در پاسخ به همرزمش که فرمان عقب نشینی را گوشزد می کند می گوید: مگر نگاه های مظلومانه و ملتمسانه مجروحان را نمی بینی.
او در آن موقعیت پر خطر، جان خود را در راه انجام وظیفه رسیدگی به مجروحان به مخاطره می اندازد و به کمک چند نفر از همرزمانش تعداد زیادی از مجروحان را از طرق مختلف به عقب منتقل می کند اما در حال رسیدگی به وضعیت یک مجروح، ناگهان مورد اصابت گلوله مستقیم دشمن قرار گرفته و به درجه رفیع شهادت نائل می آید.
طبق نقل همرزمش با یکدیگر عهد بسته بودند در صورت مجروحیت یا شهادت، هرکدام دیگری را به پشت جبهه منتقل کنند. وی می گوید پس از شهادت محمد جواد، طبق تعهد، او را به دوش گرفتم تا به عقب منتقل کنم، اما فرمانده که شاهد شهادت او بود به من دستور داد که در صورت تمایل، مجروحی را به دوش بگیرم و من حسب الامر فرمانده چنین کردم. گویا روح شهید نیز راضی نبود با وجود این همه مجروح صحنه رزم را ترگ گوید و روحش نیز جلوه ای دیگر از ایثار را آفرید.
روحش شاد و یادش گرامی باد...