شب یلدا...
شب یلدا...
نامی آشنا و داستانی بی پایان... اگر کاری به وجه تسمیه آن نداشته باشیم مفهومی روشن برای همه، حتی بچه هاست... اما داستان یلدا علیرغم زیباییها و محاسنش در بعضی قسمت ها بوی نگرانی و غم میدهد...
داستانی که همه اش شادی باشد خیلی رؤیایی و تخیلی است، و داستانی که سراسر غم باشد، داستانی بی روح و سرد است. قصد ما تعادل بخشی به این داستان است...
قبل از ذکر محاسن شب یلدا توجه به چند نکته ضروری است: بعضی متشرعین عجیب از این ایام و لیالی نظیر عید نوروز، شب یلدا و... حتی از اسم بردن آنها إبا دارند و شدیدا بدشان می آید...
به فرض که اسلام چیزی در مدح این مناسبتها نفرموده باشد، قطع و یقین در ذم آنها نیز نگفته است. وانگهی اسلام در یک نگاه کلی به سنت های ملی همه اقوام و ملیت ها که با دستورات دینی تقابل و تضادی نداشته باشد مخالفت ننموده است، چنانکه نبی مکرم اسلام(ص) در خلال پیاده کردن احکام نورانی دین، با تأیید الهی آیین و رسوم خوب و پسندیده قوم عرب را تأیید فرمود...
عمده مشکلات جوامع انسانی از افراط و تفریط است و اسلام نیز آنرا مذمت فرموده، این افراط و تفریط است که موجبات جبهه گیری و حساسیت برخی گروه ها و تشکلات ملی و مذهبی را در بر داشته است. پر واضح است که در فضای اعتدال و میانه روی اختلافات کمتر و دیدگاه ها به هم نزدیکتر خواهد بود.
البته از این نکته نیز نباید غافل ماند که اصل اعتقاد و مبانی فکری در صورت کلی و اعتقاد دینی در حالت جزئی، نسبت به معیار قومیت، ملیت و انتساب جغرافیایی اصالت دارد...
شک نیت، از انجا که ما مسلمانیم و دین مبین اسلام را اختیار کرده ایم، می بایست توجه ما به ایام الله و مناسبت های دینی و مذهبی، به نسبت ایام و مناسبت های ملی مان از اولویت و ترجیح بیشتری بر خوردار باشد...
بدون تردید توجه افزون و پرداختن صرف به هر کدام و بی توجهی و حتی مخالفت با دیگری، حساسیت گروه و جریان مقابل را ایجاد خواهد کرد... در نتیجه بهترین شیوه و روش، انتخاب رویکرد اعتدال است که به تصریح قرآن به تقوا نزدیکتر است...
در یک جمله کوتاه... اخوی، از افراط و تفریط بپرهیز...
اما به داستان برگردیم... محاسن شب یلدا در یک نگاه اجمالی و گذرا:
- توجه دادن انسان به کوتاهی و طولانی شدن سب و روزها که در یک نگاه همان سیر آفاقی اهل معرفت در قدرت و عظمت خداوند است، و در تقویت خداشناسی و توحید مؤثر است...
- یادآوری فرارسیدن زمستان و طولانی شدن شبها، و تذکر این مطالب که زمستان فصل مرگ و میر درختان و به خواب رفتن برخی حیوانات رسیده است و اینکه هر شروعی را پایان و در پس هر زندگی مرگی نهان است، و ای انسان تو را نیز پایانی است، بدان... و در تدارک آن کوشا باش...
و نیز نکته دیگری که از الهامات این شب است، تذکر این مطلب است که ای انسان، زمستان و شبهایی بلند، فرصتی که در پیش روی توست. تا از طولانی بودن شبها برای بهره گیری از عنایات و الطاف الهی که در پرتو معنویات در دل شب و اسحار نهفته و خداوند اینهمه را برای سحرخیزان قرار داده است استفاده کنی، با خدای خویش بگو: «شبهای بلند بی عبادت چه کنم.»