آفرین بر این مردم

آفرین بر این مردم، درود و صلوات خدا بر این مردم ...، حقیقتاً خدا بر عشق و پاکی و ایمان و راستی این مردم، نزد ملائکه اش مباهات می ورزد، آنها که در بیان حقیقت و احساسات حقیقی شان در خصوص کمالات بزرگی های  این مردان بخل و تکبر می ورزند، باید از خدای خویش شرم و حیا کنند.

حتما می پرسی؛ داستان چیست؟ اینگونه و با این ادبیات، تجلیل از این مردم چرا؟...

خواهم گفت...

و پیش از آنکه بگویم پر واضح است هر صاحب خردی با کمترین تأمل به این حقیقت خواهد رسید و فصل های بسیاری در بزرگی مردم خواهند یافت.

اما داستان بزرگی مردم، و آن هم این مردم....

مردمی در عین آزادگی و روح بزرگ منشی و در اوج نفرت از قید و بندها و بیزار از بردگی و بندگی طاغوت ها، اما در نهایت تعبد و بندگی و اطاعت در برابر توحیدناب و اعتقاد رساخ به مبدأ و معاد و مقام والای انبیاء و اوصیاء (علیهم اسلام) و عشق و اطاعت به پیامبر اعظم (ص) و اوصیاء پاک آنحضرت (علیهم صلوات الله) و اولوالامر که رشته آن تا عصر غیبت ظهور حضرت محبت بقیة الله عظم، مهدی صاحب زمان (عج) ادامه خواهد داشت.

مردمی که دین و اعتقادات پاکشان را محور و میزان و نقطه ی پرگار نسبت به سایر امورشان باور دارند و به آن اعتقادات و باورها، عمیقاً عشق می ورزند و با این عشق و تعلق ذاتی و معنوی زندگی می کنند. (حیاتی طیب و طاهر، مقدمه برای وصالی عارفانه و عاشقانه ...)

ما با چنین مردمی سر صحبت داریم، آری چنین مردمی...

اگر بخواهیم فصل های بزرگی این مردم را موشکافی کنیم، کتاب ها باید نوشت که در خور حوصله این مقال نیست و بهتر بگوئیم اساساً مجال نیست ...

و اینک اشارتی بر یک فصل آن؛  باشد رضای حضرت دوست، زیرا رضایش، رضای خلق اوست.

یادمان نرفته و یادتان نرود، اینان همان مردمی اند، که نوروز و عید باستانی، بهار طبیعت و فصل شگفتن شکوفه ها با گوشت و پوست و استخوان و اصولاً روحشان عجین گشته است ، نوروز را فرصتی برای تحول و بیداری می دانند. و در نگاه و توجه به تحول طبیعت و فصل بیداری آن، سیر آفاقی و انفسی می کنند.

نوروز را فرصتی برای شکوفایی و تمرین وظایف اجتماعی، خانوادگی، عیادت از بیماران و سرکشی از وابستگان که همان احیاء صله ارحام است می دانند.

و این فرصت نیز چون سایر فصول، و ماه های پر خیر و برکت الهی، همچون رجب، شعبان، رمضان و محرم ... پیامدها و نتایج خود را در بر دارد، کافی است نگاهمان را آسمانی کنیم...

و اما آفرین بر این مردم، چند سالی بود نوروز ما با محرم و ایام عزای حضرت ابا عدالله الحسین (ع) همراه شده بود. این مردم چنانکه گفتیم دین و اعتقادات دینی شان محور و پایه ی سایر امورشان است. و سایر امور و آداب و  رسوم زندگی شان و حول محور دستورات دین می چرخند و ثابت کرده اند که حاضرند  همه چیز شان «جانشان، ناموسشان، مال و مکنتشان، فرزند و عیال و حتی خوشی هاشان ... را فدای دین کنند. نوروز و شادی های آن که دیگر سهل است، و دیدیم، ریشه های عشق و محبت و تعلق درونی مردم به قیام خونین امام حسین (ع) و روح پیوستگی و پیروی مردم از این حرکت عظیم الهی را...

به حق حرمت نهادند و بار دیگر به دشمنان زبون داخلی و خارجی که به این حقیقت و عشق مردم به دین و حرکت امام حسین (ع) واقفند، ثابت کردند. که با تمام توطئه و نیرنگ ها و تهاجمات فرهنگی و فکری، «حتی لحظه ای از آرمان های مقدس دین و حرکت اباعبدالله (ع) و امام راحل (ره) و شهداء دست بر نخواهیم داشت» و «ما شادیم به شادی اهل بیت و محزونیم به حزن ایشان».

و امسال که پیش از بهار و نوروز 86، دو ماه محرم و صفر پایان می پذیرد. و در اوج زیبایی بهار طبیعت با ربیع الاول که در حقیقت بهار واقعی دل هاست همزمان شده اند. را به فال نیک می گیریم و با تمام وجود می گوییم ای بزرگ مردم ایران ...

دل هاتان بیش از پیش مالامال از عشق و پاکی و صداقت، قلب هاتان  در کمال آرامش و اطمینان و سعادت، شادی هایتان پاک و حقیقتی و به تأیید حضرت دوست تا ظهور حضرت حجت (عج) خالص و مستدام باد. التماس دعا